سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و مناجات با حضرت زین العابدین علیه‌السلام

شاعر : رضا دین پرور
نوع شعر : مدح و ولادت
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : مربع ترکیب

روزها سرمست و شبها راهی‌ام            کیف دارد حال خاطـر خواهی‌ا‌م
در فـرات‌ چـشـم‌هـایش مـاهـی‌ام            لا الـهـی نـه، کـه الاّ الــلــهــی‌ام


من‌ اسـیـرم! جان به این آزادی‌ام
الـلّـه الـلّـه حـضـرت سـجــادی‌ام

از تـبـش حالی به حالی می‌شـوم            پُر از او از خویش خالی می‌شوم
او اگـر خـواهـد ثـمـالی می‌شـوم            دوره گـرد این حـوالـی‌ مـی‌شـوم

هر طرف از عشق صحبت می‌کنم
بـا ابـوحــمـزه قـیـامـت مـی‌کـنـم

اینکه آوردسـت ما را بر سجـود            روی دشمن‌های خود در می‌گشود
نیست هم‌ شأنش در این چرخ کبود            نیست بابا جـان نرو! گـشتم نبود

داده بر این شـاهـزاده دل حـسین
عـشق ما یعـنی عـلی بن الحسین

می‌نـویـسم روی سـاغـرها عـلی            می‌نویـسـم هر طرف هرجا علی
مـی‌نـویـسـم لا فــتــی الا عــلــی            یـا عــلـی یـا عــلـی و یـا عــلـی

یا حسین این سر فدای خاک پات
جـان مـا قـربـان اسـم بـچـه‌هـات

با ستـم بـیـداد کـردن کـار اوست            خسته را امداد کردن کار اوست
قلب ما را شاد کردن کار اوست            هم حـسین آباد کردن کار اوست

آیه‌های قدر و فجر و شفع ماست
زندگی با او سـراسر نفـع ماست

سـنـگـر عـمـه‌سـت دلـدار عـمـو            رفته به زهرای اطهـر مو به مو
غافل! از حج رفتنش راحت مگو            کـعـبـه مـی‌آیـد بـه اسـتـقــبـال او

نیست مثلش در سماوات و زمین
عـابـدین قـربـان زین الـعـابـدیـن

صاحبان غصه را غـمخوار بود            خواهران را دخـتران را یار بود
مـقـتدر هم بود، اگـر بیـمـار بود            بـا سـلاح خـطـبـه‌اش کـرّار بـود

بعد از آنکه خطبه‌هایش را شنـید
دست و پا گم کرد ضایع شد یزید

پیش او اسرار هستی بر ملاست            خاک داده دست ما دیدم طلاست
او هـمـان آئـیـنـه ایـزد نـمـاسـت            او رئـیس روضه‌های کـربلاست

سوخته هی سوخـته هی سوخـته
گـریه کـردن را به مـا آمـوخـتـه

داغ شـام و کـوفـه دارد بر تـنش            مانده جـای سـلـسـله بـر گـردنش
دیـد عـمـه خـورده آتـش دامـنـش            گریه کـرده در غـم او دشـمـنـش

چه غمی بالاتر ازاین، در مسیر

خون جگـر شد آن امام بی نظـیر

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ایراد یا ضعف محتوایی و معنایی در مصرع اول بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و همچنین انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.



بــنــده ذات خـدا ذاتـاً خــداســت            او رئـیس روضه‌های کـربلاست



بیت زیر به دلیل مستند نبودن و همچنین عدم رعایت توصیه‌های علما و مراجع تغییر داده شد، در بحث غارت معجرها دو نکته مهم باید مورد توجه قرار بگیرد ۱ـ موضوع غارت معجر بر فرض بر اینکه صورت گرفته باشد با آنچه متاسفانه بصورت عام در اشعار آورده می‌شود بسیار متفاوت است، لازم است بدانیم در عرب آن زمان قسمتی از حجاب زنان (معجر)، پارچه‌ای بوده که در مقابل صورت قرار می‌گرفته و این جزء حجاب بوده است؛ همچنان‌که هم اکنون نیز در عراق، عربستان و بسیاری از کشورهای اسلامی این‌گونه حجاب دارند، از این‌رو حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در خطبه‌اشان در مجلس یزید فرمودند: وَ أَبْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ؛ دختران سول خدا را با صورت باز، شهر به شهر در معرض دید مردم قرار دادی! لذا آنچه در غارت معجرها مطرح است حذف این روبند صورت‌ها بوده است نه اینکه نعوذ بالله اهل بیت کشف حجاب شده‌اند همچنان که حضرت زینب سلام‌الله‌علیها هم بر همین موضوع اشاره می‌کنند که خود این نیز مصیبت بسیار بزرگ و دردناکی است ۲ـ گفتن و یادآوری غارت معجرها حتی در حد همان روبند صورت شایسته و سزوار اهل بیت نیست!!!  آیا اگر خود ما روزی ناموسمان به هر دلیلی همچون باد و... برای لحظاتی نتوانند حجاب خود را حفظ کنند آیا دوست داریم که یکسره به ما متذکر شوند که در فلان روز چادر خواهر، مادر و یا همسرمان را باد برده و ....  آیا ما از تکرار این حرف ناراحت نمی‌شویم؟؟ پس به هیچ وجه شایسته نیست این فاجعۀ تلخ را حتی بر فرض صحت آن بازگو و تکرار کنیم!!!



چه غمی بالاتر ازاین، در مسیر            زینب از بی‌چادری شد سربه زیر